یازهرا...
اولین بار فروردین پارسال در موردش شنیدم.اصلا خوشم نیومد.می گفتم جوونای خوب باید بمونن تا اسلام و نظام رو کمک برسونن.آقا نیاز به این جوونا داره. ینی چی که این مدلی خودشونو به کشتن میدن؟...
اولین بار هم عکسشو 18اسفند امسال(دقیقا روز شهادتش.البته من نمی دونستم بعدا فهمیدم) تو کرخه دیدم. وقتی فهمیدم که این همون خادم شهید پارساله دوباره عصبانی شدم.گفتم آدم باید مثل احمدی روشن باشه.باید طوری زندگی کنه که دشمن وجودش رو نتونه تحمل کنه با حقد و غضب بیاد و نابودش کنه. بعدم با خونش دنیارو بلرزونه....
شروع سفرما از کرخه بود.دیگه نمی دونم چی شد.دو روز بعد که رسیدیم پادگان دژ... واقعا نفهمیدم چیشد.الانم هنوز نفهمیدم...
نمی دونم خدا از این قضیه غیرتی شد یا خودش خواست حالمو بگیره.بد جور ضد حال خوردم.نمیدونم چه بلایی سر دلم اومد...
قبل شروع سال جدید یکی از هدیه هایی که از شهدا بالاخص از آقا حجت گرفتم این بود که:
فهمیدم آدم هرجا باشه ،احمدی روشن باشه یا حجت الله رحیمی یا یه جوون ساده بی سواد یا... هرکی که باشه وظیفه ش رو درست و بجا انجام بده میشه شهید... مهم اینه که در حین انجام وظیفه مهر تایید آقا حجة بن الحسن رو دریافت کنه.مهم انجام وظیفه ست.
البته ما الان دیگه حسابی با هم رفیق شدیم.
به قول خودش یاعلی...
آخه همیشه اول آخر حرفاش می گفت یاعلی،یازهرا...
پس یاعلی،یازهرا...
.
|